آتش نشان

شلنگ به دست...!!

آتش نشان

شلنگ به دست...!!

من...مدرسه...شاید خوب شاید بد!

گذشت...تابستونم گذشت.قبل از این که بفهمم اومده گذشت...!چقدر مسخره گذشت...چقدر بد گذشت...واقعا چه زود دیر میشه!

فردا هم باید بریم مدرسه.اینم میگذره اما خدا کنه خوب بگذره...خدا کنه مثل تابستون نشه...خدا کنه باز شدن مدرسه کمک کنه که من٬من بشم!

کاش دوباره خوب شروع شه...کاش هیچوقت تموم نشه.کاش همیشه بمونه.

و کاش منو از این حالت دربیاره:







پ.ن:خدا کنه ببخشه!

پ.ن2:من کی من میشم؟!

پ.ن3:somebody is me-enrique

پاداش شهیدان خدا

         در کتاب "معاد"، نوشته ی آیت الله دستغیب شیرازی، ایشان از پیامبر اسلام (ص) نقل میکنند که رسول خدا فرموده: "هر مؤمنی که شهید میشود، در بهشت قصری انتظارش را میکشد که در آن قصر 70 حجره است و در هر حجره 70 اتاق و در هر اتاق 70 تخت و بر هر تخت 70 فرش گسترانده اند، که  بر هر فرش یک حوری نشسته است و انتظار آن شهید را میکشد."

 

       با یک محاسبه ساده ریاضی می توان به این نتیجه رسید که 70 به توان 4، برابر با 24،010،000 حوری بهشتی است که انتظار یک مؤمن شهید را میکشد.  

 

همچنین با فرض اینکه هر فرش را 6 متر مربع در نظر بگیریم، مساحت کل فرشها 2،058،000 متر مربع میشود، که با در نظر گرفتن 20% مساحت فرشها بعنوان فضای راهروها و راه پله ها، کل فضای کاخ به 2،469،600 متر مربع میرسد. این مساحت تقریبا برابر با جمع مساحتهای ایران و ترکمنستان میشود. 

 یا مساحت یک ساختمان 62 طبقه است که هر طبقه ی آن دارای طول و عرض 200 متر می باشد. حال با توجه به تعداد حوریهای در انتظار (24،010،000 نفر)، و ساعات شبانه روز، چنانچه این مؤمن خستگی ناپذیر برای هر حوری یک ساعت وقت بگذارد و بی وقفه و شبانه روزی نیز مشغول سرویس دهی باشد، بعد از 2،740 سال ( چیزی حدود 3 برابر عمر حضرت نوح) نوبت به آخرین حوری میرسد.

چه کلاهی سر کسانی رفت که در دوران دفاع مقدس شهید نشدن!؟!؟!

البته سئوالی که پیش می آید این است که: اگر آن شهید، زن باشد چه؟، آیا به او هم چیزی میرسد؟

به هم سلام کنید به گرمیِ...

 

 سلام به شما دوستای خودم...(دیگه حالم به هم میخوره که بخوام بگم برگشتم!)

  

سلامی به گرمی گ/وز حاصل از صرف تخم مرغ آبپز در ظهر تابستان... 

  

 یه سفر رفتیم با کلی اتفاقای جالب... 

  

 

میخوام بگم به شخصه یه مار ۲متری رو کشتم! 

 

به شخصه مثل سگ از سگ میترسم... 

  

به شخصه یه قورباغه رفت زیر چرخ ماشینمون و وقتی ترکید صدای شتلق داد که صداش هنوز تو گوشمه... 

به شخصه عاشق سوزن خیاطی هستم... 

 

به شخصه طی یه اتفاقاتی مجبور شدم ساعت ۴:۳۰ صبح، تو دمای ۷ درجه ، بمدت ۴ساعت توی یه مینی بوس (!) سرد و تاریک، یه مسیری رو طی کنم! 

 

به شخصه یه گربه رو دیدم که جلوی صورتش کنده شده بود (بینی و دهانش) و از درد داشت میلرزید و فکر کنم الآن دیگه مرده باشه... 

 

به شخصه با یگ گاو که پریده بود وسط جاده یه تصادف کوچولو کردیم که گاوه هیچیش نشد فقط چراغ بگا رفت... 

 

به شخصه مثل مرغ دلم واسه زنگ ورزش تنگ شده... (خدمت دوستان عارض میشوم که آقای گل کلاس هستم  و سجاد و آریان مثل سگ و گربه زور میزنن که با من رقابت کنن ولی عددی نیستن!) 

 

به شخصه سجاد و محمدرضا عاشقتونم...!...!... 

 

به شخصه کوکاکولا با پول قیطاس! 

 

به شخصه اینجا شد باغ وحش، گاو و قورباغه و مار و سگ و گربه و مرغ و ... 

 

به شخصه شخصیتِ شخصیتشناسی هستم ... 

 

چه غوغاییه وبلاگ بهاره... بشتابید به یاری اش!

 

Warpath - Kristine Elezaj 

 

چرا؟!

چرا؟...واقعا چرا تو کشوری که ادعای دموکراسی توش داره لایه ی اوزونو پاره می کنه(!)باید به قرآن بی احترامی بشه؟

اونم قرآنی که فقط ۷۶ بار توش اسمهای «مریم»«عیسی»«روح ا...»«روح القدس» و...اومده.مگه اونا مسیحی نیستن؟پس چرا به مقدسات خودشونم بی احترامی میکنن؟





پ.ن:کارشون اصلا درست نبود...

پ.ن۲:اولین باره که دارم از ته دل آرزو می کنم مدرسه ها دوباره باز شه.فقط یه هفته مونده...

پ.ن۳:با شروع شدن مدارس من به طور کامل من میشم!

پ.ن۴:آهنگ:زندگی با تو بهتره-بابک رهنما

آزادی

خوش به حال راننده تاکسی های خط میدان آزادی...


دقت کردی چه آزادانه فریاد میزنند:


آزادی...آزادی...آزادی...





پ.ن:هرروز که میگذره من یک قدم به دوباره من شدن نزدیکتر میشم...

پ.ن2:هادی هنوز همدانی؟!

پ.ن3:اینروزا همه یه آهنگ میچسبونن تنگ پستشون!!مگه من چیم از بقیه کمه؟!اینم آهنگ:

نان و ماه-فریدون اسرائی