آتش نشان

شلنگ به دست...!!

آتش نشان

شلنگ به دست...!!

 

       به خودم گفتم:  

          

             "بیا کنار من بشین..."

 

و هر چند بی معنی بود

 

   اما برای اطمینان

 

 دست خودم را گرفتم

 

           و با خودم روی پرچین نشستیم...  

 

                                                        ...   

 

 

 

 

 

 

  

 

 

 

 

 

   

  

* اتاق فرمان اشاره میکنه عکس خیلی هم متناسبه با متن! 

 

* میگم همه رفتنا، بریم تبادل لینک با دیگرون...! 

 

* خوش میگذره مدرسه؟ دانشگاه؟  

 

* خوبه که میدونم دارم چرت مینویسم... 

 

نظرات 14 + ارسال نظر
MyTheme 1389/07/03 ساعت 17:39 http://www.mytheme.ir

سلام دوست عزیز
وب سایت MyTheme.ir (قالب من) گرافیک منحصر بفرد و بسیار جذابی برای قالب های رایگان وبلاگ در همه موضوعات و زمینه ها ارائه داده. اگه می خوای وبلاگت جذابیت زیادی واسه بازدید کنندگان داشته باشه پیشنهاد می کنم حتما یه سر بزن قالب ها رو ببین و انتخاب کن. موفق باشی

علی 1389/07/03 ساعت 18:27 http://MyEarth.blogsky.com

به به
عجب دیزاینی داره عکست
به ما که بد نمیگزره , , , .
---------
آپم

کلا با این اسمایلی خیلی حال میکنی نه؟
نمیگزره هم منظورت نمیگذره بود دیگه

من به عکس دقت کردم.پشت سر این یارو یه نفر تو پرچین نشسته بود!!

متن نیز زیبا بود بسی بسیار!

امین 1389/07/03 ساعت 19:59 http://doreakhar.blogfa.com

سلام
کی گفته بی ربطه ها؟؟!!!!!!!!!!!
اما شعرش قشنگ بود امروز خودم حالم بده تو هم اینو گذاشتی؟!!!!
دانشگاه کجا بود
دانشگاه ۱۵ مهر باز میشه واسه ما!
آره والله خوبه که میدونی!

اسگل با خودت حرف میزنی؟
این عکس ها هم برای روحیه ی بعضی از بازدید کنندگان خوب نیستا...!
آپم!

niki 1389/07/04 ساعت 14:46

tasnakeeeeeeeeeeeeeeeee
ina chie akhe ?? barbi mizashti amare vebetam miraft bala
man dg khabam nemibare

محمدرضا:الهی هادی برات بمیره
هادی: محمدرضا با کی کار داری؟ به شخصه(!) برای تو که زنم هستی هم نمیمیرم...! چه برسه به دیگرون...
محمدرضا:خاک تو سرت که هنوز نفهمیدی من داداشتم نه زنت.گذشت اون زمون که زنت بودم.من الان خودم زن دارم!

چرت نبود
قشنگ بود
دوست می داشتیم

دیگه تنها تو پر چین نشین
این عکسه میاد میخوردت

محمدرضا:ایول...چه قشنگ رابطه شو کشف کردی!!

سلام بالام جان.درسامون خیلی سختند...بالاخره سوم انسانی گفتندش.یه فلسفه داره مغز را به فاک میده..ولی باید یه فرقی بین تابستون و الان وجود داشته باشه.امتحاناتمون هم نهایی اند.معلما هم واسمون سوال اضافه نمیگند که بنویسیم.در نتیجه باید کل کتاب را حفظ کنیم.ولی مطمئن باشید بهتون سر میزنم.بد نبود اگه عکستو یه ذره کم حجم تر میکردی.واسم بالا نیومد.

خاک تو سرت! عکس خانوادگی میذاری تو وبلاگ؟؟!!!

به تو چه؟ دوست دارم عکس پسر داداشمو بذارم اینجا... یعنی ناراحت شدی عکستو گذاشتم؟
راستی دوست نداری که این عکسی که امروز تو مدرسه بهم دادی رو بذارم؟

علی 1389/07/05 ساعت 13:29 http://myearth.blogsky.com

سلام
ممنون سر زدی...
من لینکت کردم
http://myearth.blogsky.com
عنوان : زمین من

هوی عکسه اومد.
خیلی قشنگه...مثه نشستنت با خودت روی پرچین بی معنی بود.

خیلی قشنگ بود فقط یه عکس لطیفتر میذاشتی!!!!

niki 1389/07/08 ساعت 14:11

aaaaaaaaaaaaaay . khastam javabeto bedam ama hoselam nayomad kal kal konam

محمدرضا:کل کل چرا؟

ماهک 1389/07/10 ساعت 01:44 http://lot.blogsky.com

زنت کیه؟ محمدرضا؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد