باز آمد...
بوی ماه امتحان، بوی دیماه...
بوی قیم اِت، بوی گل! بوی عطر بال پرستوهای شاد...!
بوی کلی زمین مصرف نشده ی چرت!...
بوی مادر، بوی مادر مقدم نژاد، بوی مادر و پدر مقدم نژاد و دوستان و همسایه بقلیشون که باجناغش تاجره، آره همون!...
بوی فرید، بوی پرانتز باز! و به دنبالش پرانتز بسته ی امیر!...
بوی ریاضی و فیزیک و معارف و زبان های فارسی و انگلیسی و عربی و آمار و ورزش و شیمی و بوی جغرافی و بوی آمادگی و دفاعی و ... کلیه درس ها و رشته ها با تضمین صددرصد قبولی!
میگم کلا شعر خفنی بود نه؟ کلی روش کار کردم آخه، شماها که نمی فهمید
ولی این "سپیییید" بود!...
و اینکه سوتی را فراوان یاد میکنیم ...
امروز جلسه امتحان شلوغ شده بود، ناظممون اومده با عصبانیت میگه " بچه ها، نمیخوای بسه؟!" احتمالا منظورش "نمیخواید بس کنید؟" بوده...
و دیگه خودم! از همه حرفه ای تر! بحث «بعد مکان و زمان» بود برگشتم گفتم " بچه ها چه حالی میداد میتونستیم برگردیم بیست سال آینده!"
...
هلاک شعرتم!!!!!!
اونم مادر نژاد مقدمه نه مقدم نژاد!!!!!!
بله!!!!!
بوی گند!!!
...
بعدشم برو عمتو مسخره کن بی سواد
نخواستی هم عمه منو مسخره کن
اصلا بیا با هم گلابو مسخره کنیم
عاشق اینام!!!!!
شعر؟
آپم تغییر کردش الان!!
همه امتحانا یه طرف فیزیک یه طرف
هادی تو نباید از سلیمی اینو بخوای که بگه نمیخواید بس کنید!!
ولی اگه میفهمیدیم بیست ساله گذشته چه اتفاقایی میفته حالش بیشتر بود!!
تو یکی که دیگه اصلا خدای مزه ای!
هادی پایه ای تو این شعر رو بخونی و منم برات با اون ساز دهنیم آهنگش رو بسازم؟!
قول میدم از سمفونی 11 بت هوون هم بهتر بسازمش...!
نه، من اصلا پایه نیستم... چرا باید باشم؟ هیچ دلیلی نمی بینم!
خاک تو سرت !
همه ی اینارو گفتی ولی به شلوار من اشاره نکردی !
خاک تو سر خودت بی مزه...
مگه شلوارت چشه؟ به اون خوشگلی...
زمین های آزاد مصرف نشده ی چرت!
وااای بامزه رو نگاه کن!
( چه جوری برگردی به ۲۰ سال آینده ؟!! ) فک کنم فشار امتحانا باعث شده سیم پیچیه مغزت قاطی کنه
مغز من سیمپیچی نمیشناسه، یه بار یه بچه سید گفت ...ر تو مغزت، از اون به بعد فقط یه ...ر دارم تو مغزم! میگم من چقدر بامزه ام... تو هم همینطور...
چقدر حس بویاییت قویه.
بامزه بود...
آپم!
هادی خیلی اسکلی ...
امتحان زبان فارسی بوده سلیمی خواسته اشتباه بگه ببینه ما می فهمیم یا نه ...!
جالب بود شعرت
بیشتر می نوشتی
وااای خدا بکشتتون که اینننننقدر بامزه اید... اصلا کلا همه بامزه شدید باهم!
لوس که هست بیشتر مینوشتم لوستر هم میشد؟!...
خب واسه چی اول اسم منو با امتحانا و بوی امتحانا یکی کردی؟!!!!!!!
اسم تورو با امتحانا و بوی امتحانا یکی نکردم، امتحانا و بوی امتحانا رو با اسم تو یکی کردم!
کلید کردی رو این بامزه بودنه ها!!!!
خودت که خیلی باحالی با این شعر قهوا .... ببخشید سپیدت
دقیقا هدف همین با مزگیه... خانوم با مزه ی عصبی!
Unicorn: تو دیگه فوق العاده ای!!!
ببین تو کجا رو شعر میبینی اونوقت؟
نه به اندازه ی زبان و فیزیک!!
الان اینطوریای نه؟!!
آره حساب دوس دارم !!و عاشقه هند۳ ی
دومم!!
Red beetlE: با کی کار داری الآن؟ چرا نامفهوم نظر میدی؟ هندسه ی دوم اگه تالیف توکلی باشه اصلا عاشقش نمیشی... اگه منظورت وزارتیه اونو تو 4جلسه تموم کردیم...
Unicorn: کلا خوش سلیقه ای!!
راستی خودم ننوشتمش!!
ببین مهم صداقته دیگه!!
20سال آینده را خوب اومدی
الکی!!!!!
آپم.
اوه اوه اوه مامانمیا!
اصلن منظورم اون نبود بچه پررو!!
از کی تا حالا بادمجونم رفت قاطیه میوه ها؟ منظورم وزارتیه !!نه اونایی که بچه ها مخشون می هنگه ...بعد من اثباتشون میکنم!
یعنی تو فیزیک دوس نداری؟!!
راستی من جواب یونیکرنو تو نظراتتون نوشتم...یعنی با تو نبودم!!
ولی الان نصف نظرم در جواب تو هسش!
المپیادم قبول نشدم فقط بخاطر ۲۵ صدم الان تریپ ناراحت برداشتم ... هیس!!
؟
با کی کار داری کلا؟ الآن با منی یا محمدرضا؟
از وقتی شامپانزه جز آدما شد، بادمجون هم رفت قاطی میوه ها!
بچه پررو هم عمته! بخاطر محمدرضا درهمین حد بهت جواب میدما...
حالا هم بسه تمومش کن دیگه...
آفرین آفرین
بدو بیا ...